او دو چیز را دوست دارد: زن و مزایای شغلش!

[ad_1]

روسیهفرارو- کاترین بلتون از سال 2007 تا 2013 خبرنگار فایننشال تایمز در مسکو بود. امروز او به عنوان یک روزنامه نگار تحقیقی برای رویترز در لندن کار می کند. کتاب «شبکه پوتین; چگونه KGB روسیه را بازگرداند و سپس چشمان خود را به غرب معطوف کرد. به عنوان کتاب سال انتخاب شد.

این کتاب جنجالی موضوع پنج شکایت جداگانه از سوی میلیاردرهای روسی و فعالان نفتی روسی از شرکت Rosneft بوده است. رومن آبراموویچ میلیاردر روسی نیز از بلتون و ناشر کتاب به دلیل خرید چلسی توسط آبراموویچ در سال 2003 تحت رهبری پوتین شکایت کرده است.

گاردین درباره این کتاب نوشت: «قابل توجه ترین داستانی که تا به حال منتشر شده این است که پوتین یک مامور KGB شد و او را به یک مامور منفور غرب تبدیل کرد. کتاب فوق العاده است و تنها ایراد آن تکیه بیش از حد به «منابع ناشناس» است. در ادامه، کاترین بلتون به سوالات خبرنگار روزنامه سوئیسی بلیک پاسخ می دهد.


به نوشته روزنامه سوئیسی بلیک، اروپا در آستانه جنگ قرار دارد. همه چیز به یک نفر بستگی دارد: ولادیمیر پوتین. اما چگونه یک مامور سابق KGB به چنین سیاستمداری قدرتمند تبدیل شد؟ ولادیمیر پوتین کیست؟ او مردی پیچیده با جنبه های مختلف است.

او کمی تنبل است و دوست دارد هر روز دیر از خواب بیدار شود. او دو چیز را دوست دارد: زن و منفعت در کار. از طرفی به راحتی عصبانی می شود و قلبش با افول روسیه پس از فروپاشی شوروی می تپد. همه اینها اعمال او را شکل می دهد.

او در جوانی در درسدن، آلمان شرقی، افسر رابط بین KGB (سرویس اطلاعات شوروی) و استاسی (پلیس مخفی آلمان شرقی) بود و با اعضای بلندپایه حزب و افسران اطلاعاتی جمهوری دموکراتیک آلمان در ارتباط بود. شواهدی از استاسی وجود دارد که نشان می دهد پوتین در چندین عملیات مهم علیه غرب شرکت داشته است.

پوتین همچنین با سازمان های تروریستی چپ افراطی آلمان، از جمله گروه ارتش سرخ (RAF) از گروه چریکی شهر کمونیستی به رهبری بادر ماینهوف مرتبط است. من این اطلاعات را از یکی از اعضای سابق گروه پارتیزان دریافت کردم، که توضیح داد چگونه اعضای جناح ارتش سرخ برای ملاقات با پوتین و همکارانش در KGB به درسدن سفر کردند.

به گفته این منبع، اعضای جناح ارتش سرخ هیچ دستور مستقیمی از پوتین و متحدانش دریافت نکردند، اما مطمئنا پوتین و همکارانش در مورد اهداف احتمالی به آنها مشاوره می دادند و از Bader-Meinhof در دستیابی به تسلیحات حمایت می کردند.

بعدها، در دهه 1980، وظیفه اصلی KGB به دست آوردن و خرید ارز خارجی به عنوان بخشی از سیاست اصلاحات و اکتشافات اقتصادی (Probudova) بود. در آن دهه، KGB شبکه بزرگی از شرکت های پیشرو در غرب راه اندازی کرد. مرکز این سیستم درسدن بود.

تصادفی نیست که اداره امور خارجی KGB نقش مهمی در ایجاد این سیستم ایفا کرد: عوامل آن در غرب زندگی می کردند و می دیدند که اقتصاد برنامه ریزی شده نمی تواند با بازار سرمایه داری همراه شود. شرکت های پیشرو در این شبکه مواد خام ارزان قیمت مانند نفت، گاز یا کود را از اتحاد جماهیر شوروی به غرب برای فروش به قیمت جهانی قاچاق می کردند.

سود حاصل از این معاملات بسیار زیاد بود. در مقابل، اتحاد جماهیر شوروی به طور غیرقانونی کالاهای با فناوری پیشرفته را از غرب وارد می کرد که مشمول تحریم های تجاری بودند یا عملیات های اطلاعاتی را برای بی ثبات کردن غرب از طریق حساب های سیاه تامین مالی می کرد.

اتحاد جماهیر شوروی در نهایت از هم پاشید، اما شبکه شعبه KGB باقی ماند و تنها هدف آنها تغییر کرد. اکنون KGB از این شبکه برای جمع آوری ثروت میلیارد دلاری حزب کمونیست استفاده کرده است که بیشتر آن در خارج از کشور ناپدید شده است.

در این میان سوئیس نقش مهمی ایفا کرد. یکی از افسران سابق KGB به من گفت: “سوئیس مانند یک رستوران بین محله های چینی و ایتالیایی است، جایی که می توانید به راحتی با رؤسای مافیا ملاقات کنید. بانکداران به من گفتند که چگونه افسران KGB چمدان هایی با اسکناس به سوئیس آوردند.

در همان زمان، KGB به دنبال قدرت سیاسی بود. پوتین در سال 1992 به عنوان معاون شهردار سن پترزبورگ منصوب شد. او سعی کرد جریان نقدی شهر را کنترل کند تا بقای خود و رفقای KGB را تضمین کند. به عنوان مثال، او به متحدان خود کالاهای دارای مجوز به ارزش صدها میلیون دلار را داد که هرگز به سن پترزبورگ نرسید.

پوتین همچنین به سرعت متوجه شد که مبارزه با جنایات سازمان یافته، که در آن زمان در بخش‌های وسیعی از شهر رواج داشت، بی‌ارزش است. در آن زمان کمپین های شدیدی علیه جیره های سرگردان شهر از جمله در بندر سن پترزبورگ صورت گرفت. پوتین تهدید شد و حتی یک بار مجبور شد دخترانش را به مکان های امن در آلمان منتقل کند.

با این حال، او با اتحاد با باند تامبوف، شاخه محلی مافیای روسیه، وضعیت را حل کرد. آنها با هم کل تجارت نفت در شهر را تحت کنترل داشتند. هیچ مدرکی دال بر دخالت مستقیم پوتین در خشونت وجود ندارد. با این حال، قتل های زیادی در شهر اتفاق افتاد که بخشی از آن به تقصیر باند تامبوف بود. پوتین روابط نزدیکی با این باند داشت. به گفته بازرسان اسپانیایی، تماس بین اطرافیان پوتین و گروه مافیایی تامبوف هنوز وجود دارد.

پوتین در اواخر دهه 1990 در مسکو به قدرت رسید، در سال 1999 به عنوان نخست وزیر و سپس در سال 200 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. پوتین نماینده KGB بود که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار داشت. رئیس جمهور یلتسین و اطرافیانش معتقد بودند که می توانند در پوتین مردی وفادار به مواضع لیبرال برای حفظ میراث او بیابند. آنچه را که می خواستند در او دیدند. با این وجود، پوتین یک آفتاب پرست است.

من مطمئن نیستم که پوتین و شبکه کا گ ب که او را به قدرت رساند واقعاً برنامه ای سیاسی برای کاری که می خواستند با دولت انجام دهند به غیر از محافظت از خود داشتند یا خیر.

واکنش غرب به به قدرت رسیدن پوتین بسیار ساده لوحانه بود. در آن زمان متأسفانه غرب در مورد ماهیت KGB یک فراموشی جمعی داشت. اعتقاد بر این بود که روسیه هیچ جایگزینی برای ادغام با سیستم غربی ندارد و در عین حال از پول های دزدیده شده توسط الیگارشی ها استقبال می کند. در واقع، این ما بودیم که درها را به روی نفوذ پوتین باز کردیم، زیرا هرکسی که امروز در روسیه پول در می آورد باید از دستورات پوتین پیروی کند.

اکنون کرملین فعالانه به دنبال سرنگونی دموکراسی در اروپا و ایالات متحده است. پوتین و اطرافیانش، کا گ ب، در تلاش برای تضعیف غرب و بازگرداندن عظمت روسیه هستند، اما نه در رقابت اقتصادی، زیرا تصور کمی دارند. با این حال، آنها چیزهای زیادی در مورد عملیات مخفیانه، انتشار اطلاعات نادرست و تضعیف دموکراسی می دانند، که اکنون آنها را با تکنیک های “دیپلماسی اخاذی” و “اخاذی” در مورد بحران اوکراین نشان می دهند.

حالا در صورت بحران اوکراین، اگر به جنگ برود، قطعاً احمق خواهد بود. فکر می کنم او می داند که سربازانی که کشته می شوند چگونه بر افکار عمومی روسیه تأثیر می گذارند. با این حال، افسران سابق KGB استاد دستکاری، صحنه سازی و جعل واقعیت هستند. آنها می توانند از حادثه صحنه سازی شده در اوکراین استفاده کنند تا به مردم خود نشان دهند که غرب در واقع به روسیه حمله می کند.

به نظر من دلیل اینکه پوتین اجازه داد درگیری اخیر با اوکراین رخ دهد، ناامیدی اوست. او و دیگرانی که 20 سال در قدرت بودند. ایده های پوتین رو به اتمام است. او برای توجیه رژیم خود به دلیل نیاز دارد و تقابل با غرب بهانه ای برای ادامه حکومت اوست.

[ad_2]

Olive Herman

سفر نینجا. زامبی نرد. متخصص فرهنگ پاپ معتاد آبجو ماون وب کارشناس مغرور غذا تنظیم کننده. دردسر ساز. خالق مشتاق

بازرگانی الکترونیکی؛ با سئو گروه تلگرام @SEOPREM به بالا روید
انتقاد نات کوین: راهنمایی برای نقد و بررسی
توضیحاتی درباره شرط بندی انفجار: برون بردها و تکنیک‌ها
تمامی چیزهایی که بیاید درباره سایت شرط بندی بدانید
سیستم کنترل از راه دور: مفهوم و کاربردها
سیستم صوتی هوشمند خانگی: همه چیز که شما برای تجربه صوتی بی نظیر در خانه نیاز دارید
تماس با ما